شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ خانوم هاي تو تمام مراحل سخت زندگي در کنار همسر خود بودن داستان زير رو با دقت بخونن...!!!!
شوهر مريم چند ماه بود که در بيمارستان بسترى بود. بيشتر وقت‌ها در کما بود و گاهى چشمانش را باز مى‌کرد و کمى هوشيار مى‌شد. امّا در تمام اين مدّت، مريم هر روز در کنار بسترش بود.يک روز که او دوباره هوشياريش را به دست آورد از مريم خواست که نزديک‌تر بيايد. مريم صندليش را به تخت چسباند و گوشش را نزديک دهان شوهرش برد تا صداى او را بشنود. …
.شوهر مريم که صدايش بسيار ضعيف بود در حالى که اشک در چشمانش حلقه زده بود به آهستگى گفت: «تو در تمام لحظات بد زندگى در کنارم بوده‌اى. وقتى که از کارم اخراج شدم تو کنار من نشسته بودى. وقتى که کسب و کارم را از دست دادم تو در کنارم بودى. وقتى خانه‌مان را از دست داديم، باز هم تو پيشم بودى. الان هم که سلامتيم به خطر افتاده باز تو هميشه در کنارم هستى. و مى‌دونى چى مي‌خوام بگم؟»
مريم در حالى که لبخندى بر لب داشت گفت: «چى مى‌خواى بگى عزيزم؟» شوهر مريم گفت: «فکر مى‌کنم وجود تو براى من بدشانسى مياره!»
:((((((((((((((
گفتم که بخنديد مثلا...
:))
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top